طالبان میگویند اگر صلح شود، این گروه دوباره به قدرت بازگردد، سختگیریهای گذشته را تکرار نخواهند کرد. عفو عمومی اعلام کرده و انتقامگیری نمیکنند. این مسئله را ذبیح الله مجاهد سخنگوی این گروه به روز جمعه ۲۸ دسامبر در گفتگو با خبرگزاری رویترز گفته است.
تغییر رویکرد طالبان در حالی از سوی سخنگوی این گروه بیان میشود که در هژده سال گذشته در رفتار و دیدگاه این گروه تغییر قابل ملاحظهی دیده نشده است. در مناطق تحت تصرف طالبان برخوردهای سختگیرانه در برابر آموزش زنان و آزادیهای اجتماعی وجودارد. این گروه با نصاب آموزشی رسمی افغانستان مخالف است به این دلیل مکتبهای دولتی را مسدود میکند. در سال جاری نزدیک ده بار ویدیوهای از محاکمه صحرای این گروه در رسانهها پخش شد و در یکی از این ویدیوها، افراد طالبان زنان را به جرم داشتن تلیفون همراه شلاق زدند.
در دهه هفتاد خورشیدی که طالبان قدرت را به دست گرفت، مانع رفتن دختران به مکتب شدند و نصاب تعلیمی مکتبهای پسرانه را نیز تغییر داد. هرچند با آموزش مضامین مانندِ ریاضی، بیولوژی، تاریخ و جغرافیا مخالفت نمیکرد؛ اما بیشترکتاب مذهبی را شامل نصاب آموزشی مکتبهای پسرانه کرد که مکتبهای دولتی تفاوت چندانی با مدارس مذهبی نداشت.
این رویکرد طالبان در زمینه آموزش و پرورش تغییر نکرده است. مکتبهای را که این گروه برای آموزش و پرورش پسران اجازه فعالیت میدهد، باید مطالب و شیوههای آموزشی آن مانند دوره حاکمیت این گروه باشد. هرچند این گروه شعار تغییر رویکرد میدهد؛ اما در مناطق زیر اداره شان دختران حق فراگیری سواد را هم ندارند. نه تنها این قیودات در مناطق زیر اداره طالبان اعمال میشود، افراد طالبان ساختمان مراکز دولتی و آموزشی را میسوزانند. در سالها اخیر حتی تصویرهای به نشر رسیده که نشان میدهند افراد مسلح طالبان، جادههای قیر شده نیز را با تراکتور از بین میبرند.
همچنان طالبان با اندکترین شکایت، زنان و دختران را سنگسار میکنند و شلاق میزنند. در محاکم طالبان هیچ متهم حق دفاع از خود و داشتن وکیل مدافع را ندارند. هرگونه سندی که اتهام متهمان را ثابت نشان بدهد، برای محاکم طالبان قابل اعتبار است. قانون جزای این گروه بسیار بیرحمانه، خشن و مخالف ارزشهای انسانی و حقوق بشری است.
طالبان با ارزشهای دموکراسی، حقوق بشر و حقوق شهروندی از بنیاد مخالف است. این ارزشها را مغایر اسلام دانسته، میگویند این ارزشها محصول فرهنگ غربی است. دیدگاه سیاسی این گروه نیز طوری است که باید در رهبری دولت ملاها و مولویها نقش برتر داشته باشند که با نظام جمهوری سرسازگاری ندارد. به این دلیل وقتی طالبان به قدرت رسیدند حتی عنوان “دولت جمهوری اسلامی ” را به ” امارات اسلامی” تغییر دادند.
شعاری که اکنون ذبیح الله مجاهد میدهد، در سالهای نخستین که انتقادها در سطح جهانی از دیدگاه طالبان درباره زنان مطرح گردیده بود، سخنگویان اینگروه میگفتند که این یک تاکتیک موقتی بوده حاکمیت طالبان که استقرار پیدا کرد، این گروه سختگیریها را کاهش میدهد. مکتبهای دخترانه را باز کرده و به حقوق زنان نیز احترام میگذارد. اما این شعارهای طالبان در دوره حاکمیت این گروه و در هژده سال گذشته عملی نشد. هنوز هم طالبان به روایت گذشته وفادار اند در شیوه و برخورد اینگروه تغییر نیامده است.
آنچه از گذشته تا اکنون ثابت مانده این واقعیت است که سخن از تغییر رویکرد، برای گروه طالبان اصل نیست بلکه از آن به عنوان یک تاکتیک استفاده میکند. هرباری که این گروه با شرایطی مواجه شده که میتواند ذهنیت را به نفع خود تغییر دهد، حرف از تساهل و تغییر رویکرد به میان میآورد. بیست و سه سال که از فعالیت گروه طالبان در افغانستان میگذرد، دیدگاه، رویکرد و شیوه برخورد طالبان با مسایل اجتماعی تغییر نکرده است.
اینکه طالبان یک گروه سیاسی و نظامی است برای رسیدن به اهداف سیاسی خود بخواهد در رویکردهایش تغبیر بیاورد، قابل بحث است. ممکن است دیدگاه متفاوت در میان رهبران طالبان وجود داشته باشد، اما دیدگاه رسمی گروه طالبان کاملا افراطی و تندروانه است که این گروه را بهوجود آورده و در جامعه افغانستان در میان مذهب گرایان افراطی تفکر طالبانی مقبولیت دارد.
هزاران مدارس مذهبی در افغانستان و پاکستان دیدگاه طالبانی ترویج میکنند. مساله اصلی این است که تفکر طالبانی به منبع قدرت تندروان مذهبی مبدل شده و این ایدئولوژی به طور گسترده تولید و باز تولید میشود. فرماندهان جنگی، جنگجویان عادی و هوادارانگروه طالبان باورمند به این دیدگاه هستند. در چهل سال گذشته اسلامگرایی نوع طالبانی توسط پاکستان و عربستان سعودی به طور گسترده در میان کشورهای اسلامی از جمله افغانستان ترویج و نهادینه شده است. رهبران طالبان با این دیدگاه سیاست میکنند و با پشتوانه آن امتیاز سیاسی میخواهند. به همین دلیل تغییر در رویکرد طالبان به سادگی ممکن نیست که با خوشخیالی یا دادن چند فرمان به وجودآید.
برای رهبری طالبان تفکر طالبانی منبع قدرت، تامین نیروی جنگی و امتیاز گیریهای سیاسی است. در زمانیکه طالبان به قدرت برسند تفکر طالبانی به بزرگترین منبع حفظ قدرت این گروه مبدل خواهد شد و با آن سیاست و حکومت خواهد کرد همانگونه که در دهه هفتاد خورشیدی امارت اسلامی را بهجود آورند.
تغییر دیدگاه طالبانی با نقد این دیدگاه، مبارزه دوامدار اجتماعی، تقویت معارف و بلند رفتن آگاهی مردم ممکن است. در کنار این فشارهای بیشتر سیاسی و نظامی که گروه طالبان را بیشتر به چالش بکشاند راه دیگری است که طالبان را مجبور میکنند تا نسبت به سیاستها و باورهای شان تجدید نظر کنند. اگر طالبان به قدرت برسند یا در گفتگوهای صلح، امتیاز بیشتری بگیرند حاضر به تغییر رویکرد نخواهند شد و این برای افغانستان خطرناک است.
بشیر یاوری